حرف دل
عاشقانه هایم را برای تو نازنینم مینویسم شاید بعد ها بخوانی ویاد کنی از این روزها از روزهایی که عاشقانه نگاهت میکردم عاشقانه بغلت میکردم وعاشقانه میپرستیدمت وببینی که هنوز هم این عاشقانه ها ادامه داره عشق مامان و امروز تا جایی که ذهنم کمکم کنه برات مینویسم کارهایی رو که ما رو عاشق میکنه عزیز من
عاشقتم وقتی که تند تند پشت هم میگی مامان مامانی
عاشقتم وقتی که موقع شیر خوردن با دست وصورت من اینقدر بازی میکنی تا خوابت ببره
عاشقتم وقتی که سفره رو میندازم میگی به به
عاشقتم وقتی که شیشه آبتو میاری میدی به من و میگی آبه
عاشقتم وقتی که جلوی تلویزیون میشینی برنامه کودک تماشا میکنی و دست میزنی
عاشقتم وقتی که با اسباب بازیهات بازی میکنی و باهشون حرف میزنی
عاشقتم وقتی که عروسکتو روی بالشتت میخوابونی محکم میزنی روش و براش لالا میخونی
عاشقتم وقتی که یواشکی خرابکاری میکنی و صداتم در نمی یاد
عاشقتم وقتی که میری پشت من آروم سرتو میاری جلو میگی دالی
عاشقتم وقتی که شب بابایی میاد میدویی جلوی در و بالا و پایین میپری تا بابا بغلت کنه
عاشقتم وقتی که خودتو لوس میکنی وچشماتو میبندی
عاشقتم وقتی که قهر میکنی وروی زمین پشتتو به من میکنی میخوابی
و....عاشقانه بخاطر همه کارهات دوست دارم
وخدا عاشقتم که همچین عشقی رو به مادادی