آیسانآیسان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

آیسان

تحول بزرگ زندگی

برای آیسان نازنینم از طرف کسانی که عاشقانه دوستت دارند

                   

شايد زندگى آن جشنى نباشد كه انتظار آن را داشتى ولى حالا كه به آن دعوت شدى تا

 ميتوانى زيبا برقص ...

4 ماه و 6 روز

1390/02/17 : این تاریخ روزی که من وبابا از وجود تو فرشته کوچولوی نازنین باخبر شدیم نمیدونم چه حسی داشتیم ولی هر دومون اون شب تا صبح بیدار بودیم آخه خدا به ما یک هدیه بزرگ داده بودکه الان ۴هفته داشت عزیزم امیدوارم من وبابات بتونیم از این هدیه بزرگ به خوبی مواظبت کنیم.    

 تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

بعد مدتها

👪 سلام دختر قشنگم بعد 4 سال دوباره آومدم سراغ وبلاگت دلم تنگ شده بود برای شیرین زبونی بچگیت آومدم تجدید خاطرات ولی گفتم چند سال دیگه باز دلم تنگ میشه برای این روزا پس بزار دوباره شروع کنم دلبریاتو بنویسم  دختر آسمانی من، جهانم با تو شکرانه‌هایش بیشتر است و تو عاشقانه‌ترین باور خواب و بیدار منی. کلاس اولی مامان سواد دار شدنت مبارک شیرینکم با هر کلمه یاد گرفتن و خوندنت کلی اکسیژن به روح و روان تزریق میکنی  حس میکردم بچه ها بزرگ بشن دیگه شیرین زبونی ندارن ولی امسال به اندازه زمانی که تازه به حرف افتاده بودی برام شیرین زبونی داری و من همش دوست دارم فشارت بدم ،،،😍😍😍😍 🌛مثل ماه میمونی خانم🌜   ...
8 بهمن 1397

عکسای دخترک از اسفند 92 تا شهریور 93

  دخترک خسته من   عشق من برای سال نو آماده میشه     نازنین مامان خسته نباشید اگه تو نبودی کی کارای منو میکرد   دخمل خانم من در کلاس نقاشی مرداد ماه   موش موشک منو پیدا کنید   سلام صبح بخیر 13 بدر     ولیمه خاله زهره   النگدره شهریور93 دخملی رو از خواب بیدار کردیم که حداقل این همه راه اومدیم عکس بگیره کل مسیر خواب بود خپل من             عروسک من عاشق عروسی و لباس عروس لباس عروس همه رو یکبار پوشیده اینم با لباس ع...
7 شهريور 1393

آخرین حرفای قبل ازسفر

خسته شدم بس که دلم دنبال یک بهونه گشت بس که ترانه خوندمو برگ زمونه برنگشت بازم کلاغ غصه ها رفت و به خونش نرسید یکه سوار عاشقو هیشکی تو آینه ها ندید حادثه عزیز من تنها تو موندنی شدی بین همه ترانه هام تنها تو خوندنی شدی دستای سردموبگیر سقف ما دیوار نداره یه روز تو قحطی غزل دنیا ما رو کم میاره من آخرین رهگذرم تو این خیابون بلند دیر اومدم که زود برم دل به صدای من نبند یه روز توی برق چشات خورشید رو پیدا می کنم آی شب تار و سوت و کور به آروزی من نخند     میدونم مامانی خیلی دیرتر از اون چیزی که حتی خودم فکرش میکردم اومدم اگه یکم دیرتر میومدم میشد تولد سه سالگی و اسال دیر اومدن من ولی نمیدونم اون...
7 شهريور 1393

تولد 2 سالگی

 دارایی من قلبی است که در سینه دارم و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم عزیزترینم   تولدت مبارک                         ...
3 دی 1392

مونس مامان

عاشقانه هایم را برای تو مینویسم توکه تنها مونس وهمدم منی تو که صبحها تا چشمای قشنگتو باز میکنی اولین کلمه که میگی مامان وتا شب انقدر این کلمه رو تکرار میکنی تا بخوابی دخترکم الان مریض شدی و خیلی آروم روی تختت خوابیدی کاش من بجای تو اون درد میکشیدم نه تو  دخترک صبورم فقط برای آروم کردن خودت تنها بهانه گیریت اینه که میگی مامان بغل ودستاتو باز میکنی تا من بغلت کنم سرتو آروم میزاری رو شونم تا درد گوشت آروم بشه خدا کنه زودتر خوب بشی چون اصلا طاقت درد کشیدنتو ندارم من وتو بازم با هم رفتیم مسافرت پیش خاله ها ولی این سری اصلا بهمون خوش نگذشت چون تو کل ١ هفته رو مریض بودی شیرین زبون و بلا شدی تقریبا همه کلماتو میگی وخیلی شیرین ادا میکنی عا...
27 آبان 1392

تولدت مبارک عشقم

عکسای آیسان ۱۰ روز اول زندگی   دختر نازم تو این عکس 4 ساعت که به این دنیا اومده و هنوز مامان ندیدش واین عکسو بابا گرفته که به مامانی نشون بده                           كودكي كه آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسيد :ميگويند شما فردا مرا به زمين ميفرستي اما من به اين كوچكي وبدون هيچ كمكي چگونه ميتوانم براي زندگي آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: از ميان تعداد زيادي فرشتگان من يكي را براي تو در نظر گرفته ام. او از تو نگهداري خواهد كرد. اما كودك هنوز مطمئن نبود ميخواهد برود يانه : اما اينجا من در بهشت هيچ كاري ...
4 مهر 1392

کوچولوی بلا

از دیر اومدنم معلومه که چقدر این دختر بلا منو گرفتار کرده ناز نازی من داره بزرگ میشه و هر چی که بزرگتر میشه شیطونتر میشه عشق من الان ۹ماهه شده خودش به تنهایی میشینه ٬ سینه خیز میره البته هر وقت که حسشو داشته باشه تو این کار خیلی تنبله ٬ نانا میکنه و دست میزنه ٬ ماما٬ مَمه ٬بَبه ودَدَمیگه واز همه مهمتر کلی برای باباش ناز میریزه لوس میکنه   اینا عکسای تیرو مردادماهه     فرشته کوچولو اینقدر بازی کرده که رو تابش خوابش برده اینجا ۲۵ مرداد۹۱روز تولد بابا احسان   ...
1 مهر 1392

شیطونک من

        عزیز دلم داری بزرگ میشی و شیطون شیطنتهاتم شیرینه بهم ریختنات وقتی خرابکاریاتو جمع میکنم لذت میبرم دوست دارم لحظه به لحظه کاراتو ثبت کنم تا هیچ کدومش از خاطرم پاک نشه ولی تو این فرصتو بهم نمیدی عاشقتم دوست دارم خیلی زیاد     این یکی از شیطونیاته که تا فرصت پیدا میکردی از میز و تخت خلاصه هر چی که بشه بری بالا میری بالا     راستی ما توماه مهر وآبان یه مسافرتم رفتیم که تو کلی خانوم بودی تو مسافرت اصلا مامانی اذیت نمیکنی           اینجا هم دخترم روز آخر مسافرتش کلی خسته ،رفته حموم و داره استراحت میکنه   &nb...
1 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیسان می باشد