یلدا
ثانیه ها را دوست دارم...
صدای قدمهایشان را
صدای سکوت بلندشان را
حتی
گرد و غبار یکی شدنشان را !!
و
شوخی های جدیشان را!!
آن هنگام که کتاب عمر را می نگارند.
دخترم ...
نازنینم
ثانیه ها همیشه هستند
اما همین که رفتند ...
برای همیشه رفته اند
انچه مانده
نقشی است که بر دل ها زده اند
...
دردانه ی قشنگم
ثانیه ها به قدر یک لبخند کوتاهند
و
به قدر یک لبخند با ارزش
...
همه ؛ ثانیه ها را دوست دارند
حتی شب و روز!
که در کشاکش ثانیه ها
به یلدا رسیده اند!
شاید هم یلدا فرشته ی مهربان ثانیه هاست !
و با صدای دلنوازش می گوید:
چون خورشید باش
تا همه ی ثانیه ها از آن تو باشد
...
دخترم...
یلدا را دوست دارم
در چشمان قشنگ یلدا
برق ثانیه ها را می بینم!
همان ثانیه هایی که ...
به قدر یک لبخند کوتاهند
و
به قدر یک لبخند با ارزش
...
یلدا را دوست دارم
چون با نگاه مهربانش می گوید:
رمز ماندگاری ثانیه ها
در کنار هم بودن
همدل بودن
و
نشاندن لبخندی بر لبی است...
امشب دربیمارستان شب بلندی رومیگذرونم شایدبلندترین شب یلدا عمرم چون دارم لحظه شماری میکنم فقط ۳روزدیگه مونده تا بتونم بغلت کنم